به گزارش مشرق، ملیپوش وزن اول کشتی فرنگی ایران در مسابقات جهانی 2013 و دارنده دو مدال طلای جوانان آسیا مدعی است که بنا از 10 سال پیش و در مسابقات قهرمانی جوانان جهان بخاطر لجبازی با مربی او (حسن یوسفی افشار) پرونده این کشتی گیر را بسته است.
پس از اینکه محمد بنا به چند کشتیگیر که در قهرمانی کشور غایب بودند و حتی یکی از آنها چند سالی از کشتی دور بوده، سهمیه داد اما با درخواست محمد فقیری که در قهرمانی کشور به میدان رفت مخالفت کرد، این کشتیگیر نسبت به تصمیم محمد بنا واکنش نشان داد.
محمد فقیری در این باره گفتگو کرد که در ادامه میخوانید:
"برای خودم متاسفم که در رشته ای فعالیت می کنم که هیچ قاعده و قانون و ضابطه ای ندارد و همه تصمیمات توسط یک شخص گرفته می شود و این شخص می تواند هر که را دلش میخواهد به اردو دعوت کند یا سهمیه حضور در مسابقات را به او بدهد و از قیافه هرکس خوشش نیامد، از حضور در مسابقات محرومش کند."
نه محبتهای بنا حساب و کتابی دارد و نه غرض ورزیاش
"این را همه می دانند که محمد بنا تمام تصمیماتش کاملا سلیقه ای است و در این راه گاه به چند کشتی گیر آنقدر بها می دهد که باعث تعجب اهالی کشتی می شود و گاه با عده ای بقدری خصمانه رفتار می کند که این عده نسبت به کشتی و کشتی گیر بودن متنفر می شوند. متاسفانه مردم تصور می کنند هر فرنگی کاری که بنا به او اعتقاد داشته، تبدیل به الماس خواهد شد؛ در حالیکه نفراتی چون داود عابدین زاده که بنا همیشه به همه می گفت او قهرمان حتمی المپیک خواهد شد، محسن قاسمی که حکم سر جهازی اردوهای تیم ملی و مسابقات برون مرزی بشمار می رفت، ابوذر نورزاده که بعد از هر بار حذف شدن توسط بنا به اردو دعوت می شد و بسیاری از نفرات دیگر، هیچگاه به موفقیتی دست نیافتند و با وجود استعداد ویژه ای که داشتند، بابت همین محبت های بدون دلیل لطمه خوردند. حالا خودتان تصور کنید که بخاطر حمایت از این نفرات، چندین و چند فرنگی کار نگونبخت از رده خارج شدند و حتی یک بار طعم محبت را در اردوهای تیم ملی نچشیدند."
شاید از قیافه من خوششان نمیآید
" من در مسابقات قهرمانی کشور کشتی گرفته ام و به دیدار رده بندی راه یافته ام. سالها کشتی گیر تیم های ملی جوانان و بزرگسالان هم بوده ام. حالا به چه دلیل نباید سهمیه ناچیز حضور در جام تختی را دریافت کنم؟! به این دلیل که آقای بنا از قیافه من خوشش نمی آید؟ به دوستان و اقوامم چه بگویم؟ بگویم دوپینگی هستم که بنا به من سهمیه نداده؟! یا به کودکان و نونهالانی که در باشگاه خودم به آنها تمرین کشتی می دهم، به دروغ بگویم بخاطر اینکه مصدوم هستم، مجوز نگرفته ام؟! تنها چیزی که می توانم به آنها بگویم و البته به واقعیت نزدیک است، این است که بگویم آقای بنا از قیافه من خوشش نمی آید یا به قول معروف، همه را مادر زاییده و مرا نامادری!"
همه ما "هفتم تیری ها" اسیر "توهم توطئه" شدیم!
"مشکل آقای بنا، با من نیست؛ بلکه با مربی من است. از اینکه بنا با حسن یوسفی افشار سالهاست مشکل دارد، من و دیگر شاگردان یوسفی افشار که در باشگاه شهدای هفتم تیر و زیر نظر ایشان تمرین می کردیم، لطمه خورده ایم. بنا همیشه فکر میکرد مربی ما از کشتی گیرانش می خواهد که به حرف های او توجهی نکنیم، در حالیکه قسم جلاله می خورم آقای یوسفی افشار همیشه به ما توصیه می کرد بخاطر اینکه لطمه نخوریم، هر چه بنا از ما می خواهد را عملی کنیم و به فرامینش توجه داشته باشیم. حالا اینکه یوسفی افشار در رسانه ها اعلام می کرد که بنا را قبول ندارد، به ما چه رابطی داشت؟! "
در جهانی 2005 بنا به من گفت به مربیات بگو از تهران بیاید تا تو را کوچ کند
برای اثبات این ادعا یادآوری میکنم که سال 2005 و بعد از وزن کشی مسابقات جوانان جهان در لیتوانی، بنا به من گفت "به مربی ات زنگ بزن و بگو فردا از تهران بیاید اینجا تا تو را کوچ کند!" این رفتار که نام آن "توهم توطئه" است، بقدری برای من که یک کشتی گیر 19 ساله و آسیب پذیر بابت شرایط سنی و رژیم سخت غذایی بودم، تکان دهنده بود که در تمام مدت برگزاری مسابقات جهانی آرزومند پایان رقابت ها بودم تا به تهران بازگردم و از شر فضای منفی حاکم بر تیم ملی جوانان رها شوم. احساس می کردم بنا با تمام وجود دوست دارد که من شکست بخورم تا ثابت کند که هماهنگ شدن با مربی خودم این مصیبت ها را هم دارد."
" این رفتار با سایر شاگردان یوسفی افشار هم به کرات تکرار شد که سیاه ترین نمونه اش برخورد با محمدرضا قضایی بود که وقتی با شایستگی تمامی مدعیان وزنش از جمله علی اشکانی و محمد پاپی را شکست داد و عضو تیم ملی شد، یک روز قبل از اعزام به مسابقات قهرمانی آسیا بنا در برنامه تلویزیونی دایره طلایی با بدترین لحن گفت "قضایی را به من تحمیل کرده اند." آنهایی که کشتی گرفته اند به خوبی می دانند که کشتیگیر با شنیدن چنین جملاتی از سرمربی تیم ملی، مچاله می شود. در آن روز کسی نبود از آقای بنا بپرسد منظورش از تحمیل چیست؟ قضایی که در جنگی نابرابر همه چهره های شاخص از جمله اشکانی، امید نوروزی، پاپی و ... را همیشه شکست می داد، به او تحمیل شده بود؟ ولی کشتی گیرانی که بنا بعد از بیست بار شکست خوردن متوالی به اردوی تیم ملی دعوت می کند و در تورنمنت های خارجی حضور دارند، تحمیلی نیستند؟"
کجای دنیا قبل از هر تورنمنت به کشتیگیر میگویند اگر ببازی باید بروی خانه ات؟
"بخدا بدترین رفتار را در بین ورزشکاران ایرانی ما کشتی گیران باشگاه هفتم تیر تجربه کرده ایم. آخر کجای دنیا قبل از هر تورنمنت به کشتی گیر می گویند "اگر ببازی باید بروی خانه ات؟" آیا این شیوه دلگرم کردن کشتی گیران است؟ شاید باورتان نشود که در جام جهانی و هنگامی که از کشتی گیر کوبایی عقب بودم، کنار تشک به من می گفتند اگر ببازی باید بروی خانه ات!"
" چهره هایی چون فرشاد علیزاده که دو سال خانه نشین بود و بنا حتی افتخار ذخیره عابدین زاده بودن را هم به او نمی داد، مهدی محمدی که بنا علنا می خواست حق او را به عابدین زاده بدهد و محمدی این حق را با چنگ و دندان از او گرفت و ... در زمره شاگردان یوسفی افشار و هم باشگاهی های من هستند که بیشترین لطمه را از سلیقه ای رفتار کردن بنا خوردند و در این بین تنها علیزاده شانس آورد که تمام گل های سرسبد سرمربی یکی پس از دیگری حذف می شدند تا نوبت به او رسید که بر خلاف سوگلی ها، بدرخشد و مدال جهانی بگیرد."
یوسفیافشار خانهنشین شده تا دیگر توهمی وجود نداشته باشد
" حالا خوشبختانه خود آقای یوسفی افشار که در سال 2004 کشتی گیران باشگاهش (بنده، قضایی، علیزاده و هداوند) به تنهایی تیم ایران را قهرمان آسیا کردند و باشگاهش به تنهایی از کل استان های ایران بیشتر ملیپوش داشت، خانه نشین شده تا دیگر توهمی در این باره وجود نداشته باشد."
وقتی فرد ملی پوش یکسال قبل مشخص است چرا باید به اردو رفت؟
"یکی از دوستان بنا با پیامک به من اطلاع داده که ایشان گفته بخاطر اینکه فقیری علاقه ای به حضور در اردوها ندارد، از خیر او گذشته ایم. در این خصوص باید یادآور شوم که دلیل اردوگریزی من رفتار آقای بنا است. بنده نان آور خانواده ام هستم و وقتی میدانم ایشان از یک سال قبل ملی پوش خود را انتخاب کرده است، با چه انگیزه ای باید زندگی اردویی را تحمل کنم؟!"
6 بار متوالی حاجی پور و عبدولی را بردم
"به همین خاطر همیشه خودم شخصی تمرین کرده ام و همیشه در مسابقات داخلی کشتی گیرانی که ماه ها در اردو تمرین داشتهاند را مثل آب خوردن شکست داده ام که نمونه آن کسب 6 پیروزی متوالی مقابل محسن حاجی پور و سامان عبدولی مطرحترین فرنگی کارن وزنم در غیاب حمید سوریان است."
"بی شک اگر مطمئن بودم که حضور در اردوها مثمر ثمر است و امیدی به ملی پوش شدن وجود دارد، با تمام وجود در اردو می ماندم و حقم را می گرفتم؛ همانطور که در سال 2013 که بنا در تیم ملی نبود، بخاطر وجود قانون حقم را در مسابقات انتخابی تیم ملی گرفتم، ماه ها در اردو ماندم و راهی مسابقات قهرمانی جهان شدم. چرا در آن زمان محمد فقیری اردو گریز نبود؟"
به انتخابی پایبند باشند، باز همه را شکست میدهم
"طی 10 سالی که در سطح اول کشتی رقابت کرده ام، تعداد شکست های داخلی و بین المللی ام به اندازه انگشتان یک دست نیست و در این راه همواره و همیشه مدعیان طراز اول وزن خود از جمله یاسین بهرامی پور، حمید زارع، جاسم امیری، محمد نوربخش، محسن حاجی پور، سامان عبدولی، شیرزاد بهشتی طلا و ... را شکست داده ام و بعد از نزدیک به 20 بار شکست دادن نفرات یاد شده، در اوج نا آمادگی و در حالیکه نمی دانستم سهمیه خواهم گرفت یا نه، تنها دو بار با اختلاف یکی دو امتیاز مغلوب نفراتی چون بهشتی طلا و عبدولی شده ام و همه کشتی گیران و کشتی دوستان می دانند که جنازه فقیری با این نفرات کشتی گرفت. اگر آقای بنا قول بدهد که مسابقات انتخابی برگزار کند، به شرافتم قسم می خورم که تمامی مدعیان وزنم را سه اخطاره میکنم و یادآور می شوم من همان محمد فقیری هستم که در مسابقات انتخابی جهانی بوداپست، در ابتدا چهار امتیاز از عبدولی گرفتم و سپس سه اخطاره اش کردم و در کشتی دوم هم مثل آب خوردن شکستش دادم و قبل از آن هم در جام یادگار شکستش داده بودم و یا همان فقیری هستم که سه بار محسن حاجی پور را شکست داده ام و هنوز شکستی مقابل او و یا سایر مدعیان را تجربه نکرده ام."
عامل معدود شکستهای داخلیام بی انگیزگی و بی قانونی کشتی فرنگی بوده است
"پس اگر کمی به این اتفاقات فکر کنیم، شکی وجود ندارد که عامل معدود شکست های داخلی من در این 10 سال که رکوردم، رکورد ممتاز هر سه سال تنها یک شکست انفرادی است، بی انگیزگی و بی قانونی حاکم بر کشتی فرنگی بوده؛ اما مهم تر از آن، شکست های خارجی من است که هیچکس از خود نپرسید چرا فقیری در ایران همه را یک دستی شکست می دهد ولی در معدود مسابقات خارجی شکست می خورد."
" در این خصوص باید بگویم بخاطر بی اعتقادی برخی به من، بر خلاف سوگلی ها، همیشه باید اثبات حقانیتم را از مسابقات قهرمانی کشور و سر وزن قانونی شروع می کردم. بعد از قهرمان شدن در ایران و حضور در لیگ، در مسابقات جام یادگار قهرمان می شدم و سپس "تفاله" ام راهی مسابقات جام جهانی و قهرمانی آسیا میشد."
کاش آقای بنا یک بار هم مرا بعد از سه ماه تمرین و وزن کم نکردن به مسابقهای میفرستاد
" آنهایی که دستی بر آتش کشتی دارند به خوبی می دانند که یک سبک وزن بعد از کاهش این همه از وزن بدن خود دیگر رمقی برای جنگیدن نخواهد داشت و نمونه بارزش قبول دو شکست پیاپی حمید سوریان در بازی های آسیایی بود که سه ماه بعد از مدال طلای جهان او حاصل شد که این نظریه علمی را ثابت کرد. حالا منی که طی دو ماه 20 کیلو از وزنم را کم می کردم تا در سه مسابقه کشوری و لیگ و جام یادگار کشتی بگیرم، آیا باید در جام جهانی یا قهرمانی آسیا ستاره وار می جنگیدم؟! کاش آقای بنا یک بار هم مرا بعد از سه ماه تمرین و وزن کم نکردن عازم یک مسابقه مهم می کرد تا ثابت کنم کشتی گرفتن یعنی چه."
ترکش های بی توجهی، در مسابقات جهانی گریبانم را گرفت
"متاسفانه در تنها سالی هم که بنا و رفتارهایش سد راهم نبود، باز چوب بی محبتی او گریبانم را گرفت. در سال 2013 وقتی مطمئن شدم که قانون انتخابی تیم ملی حکم به ملی پوش شدن می دهد، با انجام تمرینات منظم هم در مسابقات قهرمانی ایران اول شدم و هم در مسابقات اوپن و هم در لیگ همه را شکست دادم. در گام آخر تمامی رقبایم را در انتخابی تیم ملی بصورت یک طرفه شکست دادم؛ اما از شانس بدم شرایط اعزام تیم ها به هیچ تورنمنتی فراهم نشد و تنها امیدمان حضور در تورنمنت لهستان بود که آن هم بخاطر بی پولی فدراسیون وقت میسر نشد و از آنجا که به لطف آقای بنا از سال 2010 تا 2013 با وجود قهرمانی های همیشگی ام در ایران و جام یادگار در هیچ مسابقه خارجی حضور نداشتم، بعد از سه سال اولین میدان خارجی ام، همان مسابقات جهانی از آب درآمد و در حالیکه از دارنده مدال های المپیک و جهان به راحتی و با نتیجه 8 بر سه پیش بودم، بخاطر قانون "خوردن دو فن امتیاز درشت" حذف شدم تا چوب عدم حضور در میدان های تدارکاتی را به بدترین شکل بخورم."
" البته در همان سال هم مجبور شدم بارها در ایران وزن کم کنم تا در هر سه مسابقه کشوری، اوپن و انتخابی تیم ملی اول شوم. دلیلی نداشت که اینهمه کشتی بگیرم و وزن کم کنم؛ اما آنقدر طی سال های قبل بنا نام مرا خط زده بود که کادر چمن گلی هم تصور می کرد محمد فقیری مهره سوخته است و آقای چمن گلی که قلبا دوستش دارم، یکی دو بار به اطرافیانش گفته بود که سامان عبدولی فقیری را با هشت اختلاف شکست خواهد داد که برای اثبات حقانیت مجبور شدم همه جا کشتی بگیرم و عبدولی را پیش چشمان چمن گلی، بدون دادن حتی یک امتیاز، خاک کنم، به او سالتو بارانداز بزنم و در نهایت سه اخطاره اش کنم و در یک روز، دو بار پیاپی شکستش دهم تا ذهنیتی که محمد بنا در مورد بنده ایجاد کرده بود، پاک شود."
کمیته انضباطی منصف تر از این حرف هاست
" من در مصاحبه ام به کسی اهانت نکرده ام که بخواهم نگران جریمه شدن از جانب کمیته انضباطی فدراسیون کشتی باشم و این کمیته منصف تر از این حرف هاست. خط به خط ادعاهایم ثابت شدنی است و در تمامی مواردی که به آن اشاره کرده ام، چند مثال زده ام تا خدای ناکرده کسی را بی جهت متهم نکرده باشم. حتی در این باره با آقای رسول خادم هم مکاتبه داشته و به ایشان یادآور شدم که با توجه به حضورم در مسابقات قهرمانی کشور حقم است که سهمیه حضور در مسابقات جام تختی را داشته باشم؛ اما متاسفانه آقای بنا "دلشان نخواسته" من کشتی بگیرم و در عوض سهمیه را به کشتی گیرانی که سالها غایب بوده اند یا مصدوم بوده اند و یا بارها شکست خورده اند، داده تا عدالت را اینطوری معنا کند!"
حساب سوریان از همه جداست
" در پایان باید به این موضوع اشاره کنم که اگر اسمی از کشتی گیران بردم، خدای ناکرده به این معنا نیست که بخواهم آنها را زیر سوال ببرم. تک تک چهره هایی که از آنها نام بردم دوستان صمیمی من بوده و عزیزم هستند. اما در وزن خودم هم همگان می دانند که حمید سوریان یک قهرمان بلند آوازه و قابل احترام است و چه روی تشک و چه خارج از آن و در عالم رفاقت، او را می ستایم و به عنوان یک دوست حاضرم هر کمکی که صلاح می داند در حقش کنم تا بهترین نتیجه ممکن را بگیرد. برای حمید آرزوی بهترین ها را دارم چون قلبا دوستش دارم."
پس از اینکه محمد بنا به چند کشتیگیر که در قهرمانی کشور غایب بودند و حتی یکی از آنها چند سالی از کشتی دور بوده، سهمیه داد اما با درخواست محمد فقیری که در قهرمانی کشور به میدان رفت مخالفت کرد، این کشتیگیر نسبت به تصمیم محمد بنا واکنش نشان داد.
محمد فقیری در این باره گفتگو کرد که در ادامه میخوانید:
"برای خودم متاسفم که در رشته ای فعالیت می کنم که هیچ قاعده و قانون و ضابطه ای ندارد و همه تصمیمات توسط یک شخص گرفته می شود و این شخص می تواند هر که را دلش میخواهد به اردو دعوت کند یا سهمیه حضور در مسابقات را به او بدهد و از قیافه هرکس خوشش نیامد، از حضور در مسابقات محرومش کند."
نه محبتهای بنا حساب و کتابی دارد و نه غرض ورزیاش
"این را همه می دانند که محمد بنا تمام تصمیماتش کاملا سلیقه ای است و در این راه گاه به چند کشتی گیر آنقدر بها می دهد که باعث تعجب اهالی کشتی می شود و گاه با عده ای بقدری خصمانه رفتار می کند که این عده نسبت به کشتی و کشتی گیر بودن متنفر می شوند. متاسفانه مردم تصور می کنند هر فرنگی کاری که بنا به او اعتقاد داشته، تبدیل به الماس خواهد شد؛ در حالیکه نفراتی چون داود عابدین زاده که بنا همیشه به همه می گفت او قهرمان حتمی المپیک خواهد شد، محسن قاسمی که حکم سر جهازی اردوهای تیم ملی و مسابقات برون مرزی بشمار می رفت، ابوذر نورزاده که بعد از هر بار حذف شدن توسط بنا به اردو دعوت می شد و بسیاری از نفرات دیگر، هیچگاه به موفقیتی دست نیافتند و با وجود استعداد ویژه ای که داشتند، بابت همین محبت های بدون دلیل لطمه خوردند. حالا خودتان تصور کنید که بخاطر حمایت از این نفرات، چندین و چند فرنگی کار نگونبخت از رده خارج شدند و حتی یک بار طعم محبت را در اردوهای تیم ملی نچشیدند."
شاید از قیافه من خوششان نمیآید
" من در مسابقات قهرمانی کشور کشتی گرفته ام و به دیدار رده بندی راه یافته ام. سالها کشتی گیر تیم های ملی جوانان و بزرگسالان هم بوده ام. حالا به چه دلیل نباید سهمیه ناچیز حضور در جام تختی را دریافت کنم؟! به این دلیل که آقای بنا از قیافه من خوشش نمی آید؟ به دوستان و اقوامم چه بگویم؟ بگویم دوپینگی هستم که بنا به من سهمیه نداده؟! یا به کودکان و نونهالانی که در باشگاه خودم به آنها تمرین کشتی می دهم، به دروغ بگویم بخاطر اینکه مصدوم هستم، مجوز نگرفته ام؟! تنها چیزی که می توانم به آنها بگویم و البته به واقعیت نزدیک است، این است که بگویم آقای بنا از قیافه من خوشش نمی آید یا به قول معروف، همه را مادر زاییده و مرا نامادری!"
همه ما "هفتم تیری ها" اسیر "توهم توطئه" شدیم!
"مشکل آقای بنا، با من نیست؛ بلکه با مربی من است. از اینکه بنا با حسن یوسفی افشار سالهاست مشکل دارد، من و دیگر شاگردان یوسفی افشار که در باشگاه شهدای هفتم تیر و زیر نظر ایشان تمرین می کردیم، لطمه خورده ایم. بنا همیشه فکر میکرد مربی ما از کشتی گیرانش می خواهد که به حرف های او توجهی نکنیم، در حالیکه قسم جلاله می خورم آقای یوسفی افشار همیشه به ما توصیه می کرد بخاطر اینکه لطمه نخوریم، هر چه بنا از ما می خواهد را عملی کنیم و به فرامینش توجه داشته باشیم. حالا اینکه یوسفی افشار در رسانه ها اعلام می کرد که بنا را قبول ندارد، به ما چه رابطی داشت؟! "
در جهانی 2005 بنا به من گفت به مربیات بگو از تهران بیاید تا تو را کوچ کند
برای اثبات این ادعا یادآوری میکنم که سال 2005 و بعد از وزن کشی مسابقات جوانان جهان در لیتوانی، بنا به من گفت "به مربی ات زنگ بزن و بگو فردا از تهران بیاید اینجا تا تو را کوچ کند!" این رفتار که نام آن "توهم توطئه" است، بقدری برای من که یک کشتی گیر 19 ساله و آسیب پذیر بابت شرایط سنی و رژیم سخت غذایی بودم، تکان دهنده بود که در تمام مدت برگزاری مسابقات جهانی آرزومند پایان رقابت ها بودم تا به تهران بازگردم و از شر فضای منفی حاکم بر تیم ملی جوانان رها شوم. احساس می کردم بنا با تمام وجود دوست دارد که من شکست بخورم تا ثابت کند که هماهنگ شدن با مربی خودم این مصیبت ها را هم دارد."
" این رفتار با سایر شاگردان یوسفی افشار هم به کرات تکرار شد که سیاه ترین نمونه اش برخورد با محمدرضا قضایی بود که وقتی با شایستگی تمامی مدعیان وزنش از جمله علی اشکانی و محمد پاپی را شکست داد و عضو تیم ملی شد، یک روز قبل از اعزام به مسابقات قهرمانی آسیا بنا در برنامه تلویزیونی دایره طلایی با بدترین لحن گفت "قضایی را به من تحمیل کرده اند." آنهایی که کشتی گرفته اند به خوبی می دانند که کشتیگیر با شنیدن چنین جملاتی از سرمربی تیم ملی، مچاله می شود. در آن روز کسی نبود از آقای بنا بپرسد منظورش از تحمیل چیست؟ قضایی که در جنگی نابرابر همه چهره های شاخص از جمله اشکانی، امید نوروزی، پاپی و ... را همیشه شکست می داد، به او تحمیل شده بود؟ ولی کشتی گیرانی که بنا بعد از بیست بار شکست خوردن متوالی به اردوی تیم ملی دعوت می کند و در تورنمنت های خارجی حضور دارند، تحمیلی نیستند؟"
کجای دنیا قبل از هر تورنمنت به کشتیگیر میگویند اگر ببازی باید بروی خانه ات؟
"بخدا بدترین رفتار را در بین ورزشکاران ایرانی ما کشتی گیران باشگاه هفتم تیر تجربه کرده ایم. آخر کجای دنیا قبل از هر تورنمنت به کشتی گیر می گویند "اگر ببازی باید بروی خانه ات؟" آیا این شیوه دلگرم کردن کشتی گیران است؟ شاید باورتان نشود که در جام جهانی و هنگامی که از کشتی گیر کوبایی عقب بودم، کنار تشک به من می گفتند اگر ببازی باید بروی خانه ات!"
" چهره هایی چون فرشاد علیزاده که دو سال خانه نشین بود و بنا حتی افتخار ذخیره عابدین زاده بودن را هم به او نمی داد، مهدی محمدی که بنا علنا می خواست حق او را به عابدین زاده بدهد و محمدی این حق را با چنگ و دندان از او گرفت و ... در زمره شاگردان یوسفی افشار و هم باشگاهی های من هستند که بیشترین لطمه را از سلیقه ای رفتار کردن بنا خوردند و در این بین تنها علیزاده شانس آورد که تمام گل های سرسبد سرمربی یکی پس از دیگری حذف می شدند تا نوبت به او رسید که بر خلاف سوگلی ها، بدرخشد و مدال جهانی بگیرد."
یوسفیافشار خانهنشین شده تا دیگر توهمی وجود نداشته باشد
" حالا خوشبختانه خود آقای یوسفی افشار که در سال 2004 کشتی گیران باشگاهش (بنده، قضایی، علیزاده و هداوند) به تنهایی تیم ایران را قهرمان آسیا کردند و باشگاهش به تنهایی از کل استان های ایران بیشتر ملیپوش داشت، خانه نشین شده تا دیگر توهمی در این باره وجود نداشته باشد."
وقتی فرد ملی پوش یکسال قبل مشخص است چرا باید به اردو رفت؟
"یکی از دوستان بنا با پیامک به من اطلاع داده که ایشان گفته بخاطر اینکه فقیری علاقه ای به حضور در اردوها ندارد، از خیر او گذشته ایم. در این خصوص باید یادآور شوم که دلیل اردوگریزی من رفتار آقای بنا است. بنده نان آور خانواده ام هستم و وقتی میدانم ایشان از یک سال قبل ملی پوش خود را انتخاب کرده است، با چه انگیزه ای باید زندگی اردویی را تحمل کنم؟!"
6 بار متوالی حاجی پور و عبدولی را بردم
"به همین خاطر همیشه خودم شخصی تمرین کرده ام و همیشه در مسابقات داخلی کشتی گیرانی که ماه ها در اردو تمرین داشتهاند را مثل آب خوردن شکست داده ام که نمونه آن کسب 6 پیروزی متوالی مقابل محسن حاجی پور و سامان عبدولی مطرحترین فرنگی کارن وزنم در غیاب حمید سوریان است."
"بی شک اگر مطمئن بودم که حضور در اردوها مثمر ثمر است و امیدی به ملی پوش شدن وجود دارد، با تمام وجود در اردو می ماندم و حقم را می گرفتم؛ همانطور که در سال 2013 که بنا در تیم ملی نبود، بخاطر وجود قانون حقم را در مسابقات انتخابی تیم ملی گرفتم، ماه ها در اردو ماندم و راهی مسابقات قهرمانی جهان شدم. چرا در آن زمان محمد فقیری اردو گریز نبود؟"
به انتخابی پایبند باشند، باز همه را شکست میدهم
"طی 10 سالی که در سطح اول کشتی رقابت کرده ام، تعداد شکست های داخلی و بین المللی ام به اندازه انگشتان یک دست نیست و در این راه همواره و همیشه مدعیان طراز اول وزن خود از جمله یاسین بهرامی پور، حمید زارع، جاسم امیری، محمد نوربخش، محسن حاجی پور، سامان عبدولی، شیرزاد بهشتی طلا و ... را شکست داده ام و بعد از نزدیک به 20 بار شکست دادن نفرات یاد شده، در اوج نا آمادگی و در حالیکه نمی دانستم سهمیه خواهم گرفت یا نه، تنها دو بار با اختلاف یکی دو امتیاز مغلوب نفراتی چون بهشتی طلا و عبدولی شده ام و همه کشتی گیران و کشتی دوستان می دانند که جنازه فقیری با این نفرات کشتی گرفت. اگر آقای بنا قول بدهد که مسابقات انتخابی برگزار کند، به شرافتم قسم می خورم که تمامی مدعیان وزنم را سه اخطاره میکنم و یادآور می شوم من همان محمد فقیری هستم که در مسابقات انتخابی جهانی بوداپست، در ابتدا چهار امتیاز از عبدولی گرفتم و سپس سه اخطاره اش کردم و در کشتی دوم هم مثل آب خوردن شکستش دادم و قبل از آن هم در جام یادگار شکستش داده بودم و یا همان فقیری هستم که سه بار محسن حاجی پور را شکست داده ام و هنوز شکستی مقابل او و یا سایر مدعیان را تجربه نکرده ام."
عامل معدود شکستهای داخلیام بی انگیزگی و بی قانونی کشتی فرنگی بوده است
"پس اگر کمی به این اتفاقات فکر کنیم، شکی وجود ندارد که عامل معدود شکست های داخلی من در این 10 سال که رکوردم، رکورد ممتاز هر سه سال تنها یک شکست انفرادی است، بی انگیزگی و بی قانونی حاکم بر کشتی فرنگی بوده؛ اما مهم تر از آن، شکست های خارجی من است که هیچکس از خود نپرسید چرا فقیری در ایران همه را یک دستی شکست می دهد ولی در معدود مسابقات خارجی شکست می خورد."
" در این خصوص باید بگویم بخاطر بی اعتقادی برخی به من، بر خلاف سوگلی ها، همیشه باید اثبات حقانیتم را از مسابقات قهرمانی کشور و سر وزن قانونی شروع می کردم. بعد از قهرمان شدن در ایران و حضور در لیگ، در مسابقات جام یادگار قهرمان می شدم و سپس "تفاله" ام راهی مسابقات جام جهانی و قهرمانی آسیا میشد."
کاش آقای بنا یک بار هم مرا بعد از سه ماه تمرین و وزن کم نکردن به مسابقهای میفرستاد
" آنهایی که دستی بر آتش کشتی دارند به خوبی می دانند که یک سبک وزن بعد از کاهش این همه از وزن بدن خود دیگر رمقی برای جنگیدن نخواهد داشت و نمونه بارزش قبول دو شکست پیاپی حمید سوریان در بازی های آسیایی بود که سه ماه بعد از مدال طلای جهان او حاصل شد که این نظریه علمی را ثابت کرد. حالا منی که طی دو ماه 20 کیلو از وزنم را کم می کردم تا در سه مسابقه کشوری و لیگ و جام یادگار کشتی بگیرم، آیا باید در جام جهانی یا قهرمانی آسیا ستاره وار می جنگیدم؟! کاش آقای بنا یک بار هم مرا بعد از سه ماه تمرین و وزن کم نکردن عازم یک مسابقه مهم می کرد تا ثابت کنم کشتی گرفتن یعنی چه."
ترکش های بی توجهی، در مسابقات جهانی گریبانم را گرفت
"متاسفانه در تنها سالی هم که بنا و رفتارهایش سد راهم نبود، باز چوب بی محبتی او گریبانم را گرفت. در سال 2013 وقتی مطمئن شدم که قانون انتخابی تیم ملی حکم به ملی پوش شدن می دهد، با انجام تمرینات منظم هم در مسابقات قهرمانی ایران اول شدم و هم در مسابقات اوپن و هم در لیگ همه را شکست دادم. در گام آخر تمامی رقبایم را در انتخابی تیم ملی بصورت یک طرفه شکست دادم؛ اما از شانس بدم شرایط اعزام تیم ها به هیچ تورنمنتی فراهم نشد و تنها امیدمان حضور در تورنمنت لهستان بود که آن هم بخاطر بی پولی فدراسیون وقت میسر نشد و از آنجا که به لطف آقای بنا از سال 2010 تا 2013 با وجود قهرمانی های همیشگی ام در ایران و جام یادگار در هیچ مسابقه خارجی حضور نداشتم، بعد از سه سال اولین میدان خارجی ام، همان مسابقات جهانی از آب درآمد و در حالیکه از دارنده مدال های المپیک و جهان به راحتی و با نتیجه 8 بر سه پیش بودم، بخاطر قانون "خوردن دو فن امتیاز درشت" حذف شدم تا چوب عدم حضور در میدان های تدارکاتی را به بدترین شکل بخورم."
" البته در همان سال هم مجبور شدم بارها در ایران وزن کم کنم تا در هر سه مسابقه کشوری، اوپن و انتخابی تیم ملی اول شوم. دلیلی نداشت که اینهمه کشتی بگیرم و وزن کم کنم؛ اما آنقدر طی سال های قبل بنا نام مرا خط زده بود که کادر چمن گلی هم تصور می کرد محمد فقیری مهره سوخته است و آقای چمن گلی که قلبا دوستش دارم، یکی دو بار به اطرافیانش گفته بود که سامان عبدولی فقیری را با هشت اختلاف شکست خواهد داد که برای اثبات حقانیت مجبور شدم همه جا کشتی بگیرم و عبدولی را پیش چشمان چمن گلی، بدون دادن حتی یک امتیاز، خاک کنم، به او سالتو بارانداز بزنم و در نهایت سه اخطاره اش کنم و در یک روز، دو بار پیاپی شکستش دهم تا ذهنیتی که محمد بنا در مورد بنده ایجاد کرده بود، پاک شود."
کمیته انضباطی منصف تر از این حرف هاست
" من در مصاحبه ام به کسی اهانت نکرده ام که بخواهم نگران جریمه شدن از جانب کمیته انضباطی فدراسیون کشتی باشم و این کمیته منصف تر از این حرف هاست. خط به خط ادعاهایم ثابت شدنی است و در تمامی مواردی که به آن اشاره کرده ام، چند مثال زده ام تا خدای ناکرده کسی را بی جهت متهم نکرده باشم. حتی در این باره با آقای رسول خادم هم مکاتبه داشته و به ایشان یادآور شدم که با توجه به حضورم در مسابقات قهرمانی کشور حقم است که سهمیه حضور در مسابقات جام تختی را داشته باشم؛ اما متاسفانه آقای بنا "دلشان نخواسته" من کشتی بگیرم و در عوض سهمیه را به کشتی گیرانی که سالها غایب بوده اند یا مصدوم بوده اند و یا بارها شکست خورده اند، داده تا عدالت را اینطوری معنا کند!"
حساب سوریان از همه جداست
" در پایان باید به این موضوع اشاره کنم که اگر اسمی از کشتی گیران بردم، خدای ناکرده به این معنا نیست که بخواهم آنها را زیر سوال ببرم. تک تک چهره هایی که از آنها نام بردم دوستان صمیمی من بوده و عزیزم هستند. اما در وزن خودم هم همگان می دانند که حمید سوریان یک قهرمان بلند آوازه و قابل احترام است و چه روی تشک و چه خارج از آن و در عالم رفاقت، او را می ستایم و به عنوان یک دوست حاضرم هر کمکی که صلاح می داند در حقش کنم تا بهترین نتیجه ممکن را بگیرد. برای حمید آرزوی بهترین ها را دارم چون قلبا دوستش دارم."